با نزدیک شدن به اربعین حسینی، بار دیگر نگاهها متوجه آیینی میشود که دیگر صرفاً یک رویداد مذهبی نیست؛ بلکه بهعنوان بزرگترین گردهمایی سالانه جهان، ابعاد تازهای از قدرت نرم، گردشگری مذهبی، همگرایی جهان اسلام و ظرفیتهای اقتصادی-اجتماعی را پیشروی تحلیلگران قرار داده است.
آنچه اربعین را متمایز میسازد، نه فقط حجم بالای زائران بلکه تنوع فرهنگی، ملی و جغرافیایی آنان است. از ایران و عراق تا پاکستان، افغانستان، هند، لبنان، بحرین، یمن و حتی کشورهای اروپایی، این اجتماع بزرگ نشان از یک ظرفیت عظیم و مغفول در گردشگری مذهبی بینالمللی دارد.
با وجود ظرفیت عظیم ایران در حوزه اماکن مذهبی – از مشهد و قم گرفته تا ری، شوش، شاهچراغ، و حرم حضرت عبدالعظیم – سهم گردشگری مذهبی از تولید ناخالص ملی کشور همچنان ناچیز است که در این میان، اربعین بهعنوان تنها رویداد مذهبی بینالمللی که کشور را در کانون توجه جهان اسلام قرار میدهد که فرصتی طلایی برای توسعه این بخش مغفول است.
طبق آمار غیررسمی، بیش از ۳.۵ میلیون ایرانی در سال گذشته در مراسم پیادهروی اربعین شرکت کردند و این حجم عظیم از تردد، در صورت هدایت هدفمند، میتواند تبدیل به موتور محرک اقتصاد محلی در استانهای مرزی و توسعه زیرساختهای گردشگری و خدماتی شود.
علاوه بر ابعاد اقتصادی، اربعین بهوضوح به صحنهای برای نشاندادن همبستگی شیعیان و مسلمانان بدل شده است. حضور ایرانیان در این مسیر نهتنها نشانهای از عشق و ایمان، بلکه ابزاری برای دیپلماسی عمومی و فرهنگی ایران در منطقه است؛ دیپلماسیای که نه در سالنهای رسمی، بلکه در جادههای خاکی میان نجف و کربلا شکل میگیرد.
در همین چارچوب، ضرورت دارد که نهادهای مسئول همچون وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، وزارت امور خارجه، و دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد، نگاه فراتر از صرف خدمات رفاهی به اربعین داشته باشند و این فرصت را برای تقویت چهره بینالمللی ایران در میان ملتهای مسلمان به کار گیرند.
با وجود همه ظرفیتها، یکی از چالشهای جدی اربعین، ضعف ساختاری در زیرساختهای حملونقل، اقامت، خدمات پزشکی و امنیتی است. پایانههای مرزی مانند: قصرشیرین، مهران، شلمچه و چذابه، هر ساله زیر فشار حجم زائران، عملاً فراتر از ظرفیت خود عمل میکنند. نبود خطوط ریلی و حملونقل ترکیبی کارآمد نیز سبب شده است تا بخش زیادی از بار به دوش جادهها و وسایل حملونقل عمومی بیفتد.
از سوی دیگر، فرصتهای سرمایهگذاری در مناطق مرزی برای ایجاد زائرسراها، مراکز خدماتی، درمانگاهها و مراکز فرهنگی هنوز فعال نشدهاند و نیازمند مشوقهای جدی از سوی دولت و مشارکت بخش خصوصی هستند.
یکی دیگر از الزامات تحول در گردشگری اربعین، ورود جدی فناوریهای دیجیتال است. از سامانههای ثبتنام و ردیابی زائران تا اپلیکیشنهای مسیریابی، خدمات درمانی، تغذیه و اطلاعرسانی، میتوان با استفاده از فناوری اطلاعات، سفر زائران را ایمنتر و روانتر کرد و همچنین ایجاد زیرساختهای مالی برای پرداخت ارزی و ریالی زائران ایرانی در خاک عراق، چالشی است که بانک مرکزی و شرکتهای فینتک باید پاسخگوی آن باشند.
اربعین، نه فقط یک آیین مذهبی، بلکه پدیدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که در سالهای اخیر به یکی از بزرگترین اجتماعات انسانی جهان تبدیل شده است و حضور میلیونها زائر از ایران، عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان و سایر کشورهای اسلامی در مسیر پیادهروی نجف تا کربلا، ظرفیت عظیمی را برای شکوفایی گردشگری مذهبی فراهم آورده که میتواند نقشی کلیدی در توسعه پایدار، دیپلماسی فرهنگی و همگرایی ملل مسلمان ایفا کند.
اربعین چراغ سبزیست برای بازنگری در سیاستهای گردشگری کشور؛ فرصتی بیبدیل برای معرفی فرهنگ مهماننوازی ایرانی، هنرهای آیینی، اقتصاد بومی، ظرفیتهای خدماتی و نیز توان لجستیکی مناطق مرزی، هر چند زیرساختها هنوز فاصله بسیاری با حجم تقاضا دارند، اما با تدوین یک برنامه راهبردی جامع و همکاری بخش خصوصی و دولتی، میتوان این مناسبت را به محور رشد گردشگری مذهبی و همگرایی منطقهای تبدیل کرد.
در نهایت، اربعین یک فرصت طلایی است؛ هم برای توسعه اقتصادی و گردشگری مذهبی، هم برای تقویت همگرایی فرهنگی جهان اسلام، و هم برای بازتعریف قدرت نرم ایران در منطقه. اما بهرهبرداری از این ظرفیت نیازمند نگاهی فراتر از نگاه سنتی و خدماتی است. لازم است تا اربعین نه فقط در حوزه دین و فرهنگ، بلکه در سطوح بالای سیاستگذاری ملی و منطقهای، مورد توجه ویژه قرار گیرد.
اگر ما چراغ سبز این مسیر را درست ببینیم، میتوانیم اربعین را از یک مناسک مذهبی، به یک برند جهانی در حوزه گردشگری مذهبی تبدیل کنیم؛ برندی که نام ایران را با معنویت، مهماننوازی و تمدن پیوند میزند.
حمید الماسی نیا فعال رسانهای
انتهای پیام/
نظر شما